چه کسانی میتوانند قیم بگیرند؟
قیم كسی است كه از طرف دادگاه برای سرپرست محجور و نگهداری اموال او در مواردی كه ولی خاص (پدر، جدپدری و وصی) وجود نداشته باشد، منصوب می شود و اختیارات كمتری از اختیارات وصی دارد
شرایط قیم
طبق قوانین اسلام اگر برای طفل صغیری كه مسلمان است قیم انتخاب میشود، باید قیم وی نیز مسلمان باشد.
همچنین قیم باید عاقل، بالغ، بصیر و آگاه به مورد مد نظر باشد، برای انتخاب قیم برای صغیر مسلمان نباید فردی را انتخاب كرد كه مسلمان نباشد؛ زیرا كفار نمیتوانند قیم یك فرد مسلمان شوند.
قیم باید دارای اهلیت کامل و شایستگی اخلاقی و قابل اعتماد باشد، به علاوه، با استناد به ملاک ماده 1192 قانون مدنی که مربوط به وصایت است، میتوان گفت که اگر محجور مسلمان باشد، نمیتوان برای او قیم غیر مسلمان تعیین کرد، همچنین با استناد به ماده 1231 قانون مدنی اشخاص ذیل نباید به سمت قیمومت تعیین شوند:
1- کسانی که خود تحت ولایت یا قیمومت هستند.
2- کسانی که به علت ارتکاب جنایت یا یکی از جنحههای ذیل به موجب حکم قطعی محکوم شده باشند: سرقت- خیانت در امانت- کلاهبرداری- اختلاس- هتک ناموس یا منافیات عفت- جنحه نسبت به اطفال- ورشکستگی به تقصیر.
3- کسانی که حکم ورشکستگی آنها صادر و هنوز عمل ورشکستگی آنها تصفیه نشده است.
4- کسانی که معروف به فساد اخلاق باشند.
5- کسی که خود یا اقربای طبقه اول او دعوایی بر محجور داشته باشد.
هر کس تعهد به امري كند و آن را به موقع انجام ندهد، چنانچه در نتيجه اين تأخير، متعهدله متضرر شود متعهد بايد خسارت ناشي از تأخير را جبران كند. اين تعهد بايد مربوط به وجه رايج باشد، اصطلاح «خسارت تأخير تأديه» در قوانين ايران پيش از انقلاب اسلامي و بعد از آن موجود بوده است.
قبل از تصويب قانون آيين دادرسي مدني مصوب 1379 مقررات مواد 719 تا 727 قانون آيين دادرسي قديم (مصوب 1318) در خصوص خسارت تأخير تأديه اجرا ميشد و نرخ آن نيز 12 درصد در سال تعيين شده بود، همچنين طرفين نميتوانستند نسبت به پرداخت مبلغي زايد بر 12 درصد تراضي كنند. آيين دادرسي در امور مدني مصوب 1318 صراحتاً نسبت به خسارت تأخير تأديه تعيين تکليف نموده بود امّا از مدتها قبل اختلاف نظر شديدي در خصوص مشروعيت پرداخت اين خسارت وجود داشت. مقررات مربوط به خسارت تأخير تأديه قانون آيين دادرسي مدني سابق در قانون جديد که پس از انقلاب به تصويب رسيد به چشم نميخورد و علت، تفکيک خسارت تأخير تأديه از ربا است که عنواني مجرمانه است.
مقدمه
وقتي موضوع تعهد، پرداخت مبلغي وجه نقد رايج باشد و متعهد در سررسيد از انجام تعهد خويش سر باززند، به متعهد له خسارتي از اين طريق وارد ميآيد که به آن «خسارت تاخير تاديه» گويند. از يک طرف ارزش پول به طور مداوم در حال کاهش است و پديدههايي چون جنگ و محاصره اقتصادي نيز اين کاهش را تشديد ميکند و بر اثر آن، نرخ تورم افزايش مييابد. شخصي که مبلغي پول را قرض ميدهد يا کالايي را به نسيه ميفروشد، کاهش ارزش پول را به شرط آن که به ميزان فاحشي نباشد، تا سررسيد ميپذيرد، ولي پس از سر رسيد، ضرر ناشي از تورم و کاهش ارزش پول را نپذيرفته و به ضرر خويش اقدام نکرده است. از طرف ديگر چنانچه اهل تجارت باشد ميتواند با به کار انداختن پول خويش، به موقع از آن بهره ببرد و بر اثر امتناع مديون از اداي دين در سررسيد، از منافع فراواني محروم شده است. اکنون آيا ميتوان خسارت ناشي از کاهش ارزش پول و خسارت عدمالنفع را از مديوني که در اداي دين قصور ورزيده، مطالبه کرد؟
حضرت محمد(ص)فرمود:هر زنی که در مقابل بد اخلاقى هاى شوهرش بردبارى کند خدا ثواب آسیه دختر«مزاحم»را به وى عطا خواهد کرد.بحار ج 103 ص 247
نحوه شکایت ترک انفاق
تعريف نفقه زوجه
نفقه عبارت است از تأمين هزينه زندگي زن كه شامل خانه، اثاثيه منزل، غذا، لباس، دارو و درمان از زمان عقد دائم كه برعهده زوج مي باشد.
نفقه در قانون مدني اينگونه تعريف شده است :
مطابق قانون مدني ايران [1]: نفقه عبارت است از همة نيازهاي متعارف و متناسب با وضعيت از قبيل مسكن، البسه، اثاث منزل و هزينه هاي درماني و بهداشتي و خادم در صورت عادت يا احتياج به واسطه نقصان يا مرض.
ذات عقد نکاح رابطه زناشویی است.» زن بعد ازدواج باید از همسر خود تمکین کند. تمکین نیز دو شکل عام و خاص دارد و از نظر قانون جز در مواردی نادر زن حق تمکین نکردن از همسر خود را ندارد و اگر به دلایل غیرواقعی از این مساله سرپیچی کند، ناشزه تلقی و از دریافت نفقه محروم میشود. در مقابل چنین مساله صریحی مرد نیز باید نفقه همسر خود را تامین و به وی پرداخت کند و وسایل لازم برای زندگی او را فراهم کند. این دو مفهوم زندگی زناشویی همواره از سوی مردان و زنان مختلف مورد اعتراض و شکایت قرار میگیرد و بخش عمدهای از شکایتهای خانوادگی به این موضوعات اختصاص دارد.